سلام
.
.
.
گرچه اولین باری نیست که وبلاگ می نویسم اما حس خوب نوشتن، دوباره آغار کردن و سر از لاک دلتنگی بیرون آوردن خودش شوق عظیمی به همراه دارد که از بیانش با لغات ناتوانم .
این بار تنها شروع می کنم چرا که فرصت بودن با دوستان محدود است ، دریغ ....
دیگر از انباشتگی همه آنچه می توانستم بگویم اما مجالی نمی یافتم ، از اینکه مخاطب مطبوعی نمی یافتم ، از آبستنی حوادث ریز و درشت پیرامون و ....
به تنگ آمده بودم ....
.
مددی تا آغازی نیک .. .
سلام عزیزم منتظر شکفته شدنت هستیم.تنها تنها؟
سلام
وبلاگه خوب و با حالی داری
یعنی واسه شروع بدک نیست
یه سری هم به من بزن
راستی اگه قابل دونستی لینکم کن
منتظرم
فعلاْ
بای بای ..
سلام عزیزم
متن قشنگی نوشتی خیلی حال کردم مخصوصا با این تیکه "این بار تنها شروع می کنم چرا که فرصت بودن با دوستان محدود است" واقعا باهات موافقم چرا که منم تو اولین پستم همین حسو داشتم.
به امید روزی که دیگر نه من نه تو و نه هیچکس تنها شروع نکنیم...
سلام
کم بنویس اما خوب بنویس
من هم کنارت هستم